دیکشنری
داستان آبیدیک
آزرده کردن
english
1
general
::
hurt, irritate, annoy
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
آزار کردن
آزاردادن
آزاردهنده
آزاردیدن
آزارشدن
آزارگر
آزارگرانه
آزارگری
آزارنده
آزخ دار
آزخی
آزردن
آزرده
آزرده خاطر
آزرده خویی
آزرده کردن
آزرم
آزما
آزمای
آزمایش
آزمایش تجربه
آزمایش های خالی
آزمایش اعتیاد
آزمایش برش مستقیم
آزمایش پرتونگاشتی
آزمایش پرواز کردن
آزمایش تحکیم
آزمایش تراکم
آزمایش تک محوری
آزمایش جریان اسلامپ کوچک
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید